شنبه 06 دی 1404

flag
  • 1392/07/20 - 12:00
  • تعداد بازدید : 49
  • زمان مطالعه : 17 دقیقه

عید سعید قربان مبارك

عید قربان، تنهاروزی از بی شماری ایام نیست تا در تعیّن یک نامْ معنا، در قاموس واژه های یک قومْ توضیح، و در فرهنگ یک آیینْ تفسیر شود. این روزْ روایت اوج مند زیباترین حکایت عشق آسمانیِ یک انسان الهی است.









** آغازی بر یك پایان

عید قربان، تنهاروزی از بی شماری ایام نیست تا در تعیّن یك نامْ معنا، در قاموس واژه های یك قومْ توضیح، و در فرهنگ یك آیینْ تفسیر شود. این روزْ روایت اوج مند زیباترین حكایت عشق آسمانیِ یك انسان الهی است. این روز، فرجامِ نیك یك مناسكْ و آغاز یك راه است؛ پایان رنج های سفر، اشك های شوق، تن پوش های برابری، درس های برادری، بارقه های رحمت، لحظه های خاكْ ساری، هنگامه های برائت، و آغاز راهی است برای حفظ همه این ره یافت ها، فصلی برای همه این شكفتن ها و ترنّمی برای آفریده شدن دوباره. عید قربان، عید بشارت های الهی و روزی برای باز یافتن خودِ گم شده انسان است.



** عید در فرهنگ دینی

واژه «عید» تنها یك بار در قرآن آمده و به معنای روزی است كه نعمت های آسمانی بر مؤمنان فرود می آید. در فرهنگ اسلام نیز از روزی كه انسان در آن گناه و معصیتی مرتكب نشود، به عید تعبیر كرده اند. اعیاد اسلامی هم چون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این كه خاطره رخ داد مهمی را در یادها زنده می كنند و بزرگ داشت، درس آموزی و تبلیغ آن روی داد را یادآور می شوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار می آیند. در این عیدها، عطایا و نعمت های الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود می آیند و دریچه های بخشش و آمرزش پروردگار، به مِهر بر مردمان گشوده می گردد. از این رو، آنان كه لحظه های ناب را قدر می شناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دل های آلوده شان می زدایند و دل را از زنگار گناه، پاك می سازند.



** عید قربان، عرصه جهاد اكبر

واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن است و «قربان» به معنای قربانی یا هر آن چه با آن بر پروردگار، تقرب جویند. از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره وری از فرصت های ناب به دست می آید. زایران خانه خدا كه پس از تحمّل مرارت های بسیار و پرهیز از آلایش های دنیوی، اینك به منزل گاه آخر رسیده اند، و نیز مردمانی كه این روز را از روزهای ویژه الهی می دانند، عید قربان را جشن می گیرند. در این روز، مردمان مسلمان، با بزرگ داشت خاطره ابراهیم و اسماعیل و با درس آموزی از ایثار تأثیرگذار آن دو بزرگ مرد یكتاپرستِ تاریخ، بار دیگر با نهیب بر اندیشه های خویش، باورهای خود را به ستیز با خودخواهی ها و منیّت ها می فرستند، تا در پیكار اصلی با هواهای نفسانی ـ كه به جهاد اكبر تعبیر شده ـ پیروز میدان باشند.



** پایان ماندگار

هر عمل، خُرد یا كلان، خوب یا ناروا، در فرجامِ خود به بار می نشیند و نیكی و زشتی آن به درستی رخ می نمایاند. پایان عبادت ها نیز، رازها و رمزهایی برازندهْ در خود نهان دارند، و از این روست كه رمضان در منزل فطر، نماز با سلام، هفته با جمعه و حج با عید قربان به شكوفه می نشیند. قربان، عید شادمانه ای است كه چون حُسن ختامی زیبا، در پایان غزل معرفت حج آمده و به آن شكوهی بی كران بخشیده است. در عید قربان، همه مرادها، مرارت ها، مداومت ها و مناسك ها، در فرجامی ماندگار معنا می شود و در بارگاه بلند خداوندی به ثمره ثواب و قرب الهی پاداش می یابد.



** عید حسرت و شادی

عید سعید قربان، شادی و شور و شعف را با حُزن و حرمان و حسرت به هم آمیخته است. آنان كه با دست رفاقتِ توفیق، راهی حرم بوده اند و میهمان مكّه و مدینه و مروه و منا، اینك به هنگام عید قربان ـ كه اندك اندك، آهنگ بازگشت نواخته می شود ـ از سویی با مِهر و لبخند از حلاوت عبادتی می گویند كه به انجامش موفق بوده اند و از سویی دیگر، از اندوه انبوهی كه آوار دلشان شده، و قصه سنگین فراقتی كه غصه قلب هایشان. در آن سوی دیگر، مردمانی كه سالیان پیش، شیرینی سفر به سرزمین عشق را در ذایقه های معنوی شان به خاطر سپرده اند، شهد شیرین آن خاطره ها را بار دیگر در دفتر ایّام مرور می كنند. مردمی نیز كه هنوز فرصت زیارت حج را نیافته اند، دستان خود را نردبان نیایش می كنند و حسرت دیدار را با گل برگ های دعا، بهانه توفیق می سازند. عید قربان، یادمان همه این حسرت ها و شادی هاست.



** عید تقرّب

حج، تبلور تمام عیار تمامت اسلام و اسلام، آیین عبودیت و بندگی و بندگی، شیوه تقرّب با مبدأ هستی است؛ یعنی حج، هنگامه حضور حق است و حالِ قرب عبد از این رو، باید كه هر عمل عبادی، با نیّت نزدیك شدن به پروردگار باشد و الا همه عبادت ها، صورت هایی بی معنا می شود كه جز رنج ریا، حاصلی به همراه ندارد. در تمامی مناسك و مراتب حج نیز از آغاز تا فرجام، اگرچه در قالب های گونه گون و در اشكال مختلفْ صورت می پذیرد، ولی روحی منسجم و كلیتی هم تافته دارد و زندگی و زایندگی آن، در پرتو همین روح منسجم ـ كه همانا رسیدن به مقام تقرّب الهی است ـ رخ می نماید. این امر در عید قربان و با سنّت قربانی كه به شكل نمادین ذبح حیوان نمایش داده می شود، بیش تر تجلّی می یابد؛ چرا كه این سنّت، یادگار و یادآور عمل انسانی است كه برای یافتن قرب الهی، در اوج تسلیم و رضا، عزیزترین كس خویش را به قربان گاه ذبح فرستاد.



** آزمایش آشكار

پروردگار متعال در قرآن مجید، زیباترین تصویر عشق الهی انسان را در داستان رضای ابراهیم و تسلیم اسماعیل، این گونه ترسیم كرده است: «و وقتی با او به جایگاه «سعی» رسید، گفت: ای پسرك من! من در خواب [چنین] می بینم كه تو را سر می بُرم، پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت: ای پدر! آن چه را مأموری انجام ده! ان شاءالله مرا از شكیبایان خواهی یافت. پس وقتی هر دو تن در دادند [و هم دیگر را بدرود گفتند] و [پسر [را به پیشانی برخاك افكند، او را ندا دادیم كه ای ابراهیم! رؤیای [خود] را حقیقت بخشیدی، ما نیكوكاران را چنین پاداش می دهیم. راستی كه این همان آزمایش آشكار بود».



** اندكی تأمل

امروز كه در شادی عید قربان قدم می زنیم، لختی با خود بیندیشیم كه اگر آن روز، ابراهیم خلیل، اسماعیل را ـ كه همه هستی و نمادی از تعلق دنیایی اش بود ـ به قربان گاه برد، امروز، اسماعیل ما كیست؟ كدام تعلق، بر بال پرواز ما زنجیر شده است؟ مال؟ مقام؟ موقعیت؟ جوانی؟ زیبایی؟ یا... باید كه هر چه بهانه ماندن است، هر كه ما را به دنیا گره زده، هر چه بر چشمان دلمان بسته اند تا خدا را نبینیم، و هر غبار غفلتی كه بر قلبمان نشسته و فطرت پاكمان را سیاه اندود كرده است، همه و همه را چون گوسفندی قربانی، به مذبح ببریم و شاه رگ دل بستگی هایمان را با تیغ پیكار با نفس قطع كنیم:



بگذر از فرزند و جان و مال خویش تا خلیل اللّه ِ دورانت كنند

سَر بِنه بر كف، برو در كوی دوست تا چو اسماعیل، قربانت كنند



** دوستیِ خدا گوارایت باد

صحرایی تفته، ریگ زاری خشك و بی آب و علف، لحظه هایی كه به كندی می تپید و پدری كه با پروردگارش میثاق و پیمانی داشت. برای پدر سخت است اگر خاری به پای فرزند خَلد، ناگوار است اگر جان او را فسرده بیابد؛ پس بار خدایا! این چه پیمانی است كه تو باپیامبرت بسته ای؟!



و ابراهیم با دستان پسر در دست، استوارگام می پیمود. او مأمور بود كه فرزند را با دستان خویش قربانی كند. پدر هرگز به چنین امری رضا نمی دهد، ولی ابراهیم كه هم چون دیگر پدران نیست. نام مقدّسِ خداوند را بر زبان می راند، خنجر بر حنجر اسماعیل می نَهد و می فشارد. خدایا! پس چرا این كاردْ كارگر نمی افتد؟!... به ناگاه از دل آسمان، از پی برقی و رعدی، قوچی سپید، پای بر زمین می نهد. بیا ابراهیم، این گوسفند را قربانی كن. تو از این آزمون سربلند بیرون آمدی؛ پس دوستی خدا گوارایت باد.



** قربانی كربلا

عید قربان، حكایت آزمایش ابراهیم و اسماعیل و هاجر، و تاریخ عبودیت است. این حكایت و این آزمون، در طول تاریخ، همواره تكرار شده، اگرچه هیچ گاه بر آن شیوه و به آن گونه نبوده است. تكرار حیات بخش آن واقعه، در كربلا و در آزمایشی متفاوت تجلی یافت. در آن سرزمین، حضرت سیدالشهداء علیه السلام ابراهیم، زینبْ هاجر و فرزندان و یاران حسین علیه السلام اسماعیل این واقعه بودند. اینان حماسه این آزمون را پر شكوه تر از ابراهیم و اسماعیل و هاجر، بر پهنه ابدیت رقم زدند؛ چرا كه ابراهیمِ كربلا، نه تنها یك اسماعیل، كه اسماعیل هایش را به مذبح برد و در پایان خود نیز به قربان گاه شهادت رفت. هاجر اگر بر جدایی اسماعیلی كه به دامانش بازگشت صبر پیشه ساخت، زینب علیهاالسلام بر مصیبتِ فراقِ ابدی 72 عزیز، صبورانه سوخت. اگر آنان خانه كعبه را بنا نهادند تا مردمان به آن جا رو آورند و با خدای كعبه تجدید عهد كنند، امام حسین و امام زین العابدین علیه السلام و زینب علیهاالسلام نیز با ایثار خون و رشادت های بی شمار، غبار غفلت و حجاب و نفاق را از چهره اسلام زدودند.



** عید تسلیم

عید قربان با تجدید خاطره ابراهیم و اسماعیل، سمبلی از تسلیم در برابر اوامر الهی را فرا روی مؤمنان حقیقت جو به نمایش می گذارد و می آموزد كه مسلمان راستین، نه تنها بایدكه با زبان و گفتار، وحدانیت خدا و نبوت پیامبرش را تصدیق كند، بلكه باید با تمام وجود خویش، تسلیم حق و حقیقت باشد. در مناسك حج نیز، زایر نمی پرسد كه چرا باید از كوه صفا به سوی كوه مَروه هفت بار بدود، چرا باید این چنین گرد خانه خدا بچرخد، چرا باید شب را در مَشعر به روز آورد، چرا باید قربانی كند. او با فریادِ: «لَبِّیْكَ اللهمَّ لَبِّیْكَ»؛ لبیك بارالها لبیك. تو بی شریكی، لبیك. سپاس و نعمت و فرمان روایی از آنِ توست، تو بی شریكی، تسلیم بودن خود را اعلام می دارد و با ابراهیمِ پیامبر كه سرسلسله اسلام آوردگان و تسلیم شدگان به حق است، هم زبان می شودو رو به كعبه ای كه ابراهیم علیه السلام بنا كرده می گوید: «همانا نماز من و عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خداوندی است كه پروردگار جهانیان است. او شریكی ندارد و به من چنین امر شده است».



** عید بیزاری از دنیا

عید قربان، جشن تقرّب به درگاه خداوند است و این معنا، جز در سایه بُریدن از همه تعلقاتِ دامن گیر و رَستن از همه وابستگی های ناروای دنیایی به انجام نمی رسد. حضرت علی علیه السلام ـ كه بزرگْ راهنمای راه طریقت است ـ در یكی از روزهای عید قربان، با اشاره بدین معنا، در بیزاری از دنیا فرموده اند: «آگاه باشید! گویا دنیا پایان یافته و وداع خویش را اعلام داشته است. خوبی هایش ناشناخته مانده، به سرعت پشت كرده، می گذرد. ساكنانش را به سوی نابودی می كشاند و همسایگانش را به سوی مرگ می راند... . ای بندگان خدا! از سرایی كوچ كنید كه سرانجام آن نابودی است. مبادا آرزوها بر شما چیره گردد [و [مپندارید كه عمر طولانی خواهید داشت».



** قربانی؛ مقدّمه قُرب

راز زندگی مردان راستین الهی، در آن است كه آنان برای رسیدن به كوی دوست و كسب رضایت محبوب، هرچه جز خدا در دل دارند، بر جای می گذارند تا پاك و مطهر به بارگاه ربوبی حضرت حق وارد شوند. در این عرصه، قربانی، وسیله قرب است و عید قربان، روز تقرّب و نزدیكی به درگاه پروردگار. خداوند متعال به مابسیار نزدیك است، حتی نزدیك تر ازرگ گردن، ما نیز باید كه به او نزدیك شویم و قربانی كردنِ هر آن چه غیر اوست و در دل و جان ما مسكن گزیده، مقدمه قُرب است. این همان رمز قربانی و یكی از اركان مهم حج ابراهیمی است، و چه خوب گفته اند:



ز اسماعیل جانْ تا نگذری مانند ابراهیم به كعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را

كسی كو روز قربان، غیر خود را می كند قربان نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را



** قطع تعلق از همه چیز

در مسیر بندگی، گاه ممكن است كه علم و عمل صالح انسان نیز، حجاب حق و دام راه مؤمنان گردد. در آزمایش الهی قربانی، اسماعیل، نه تنها فرزند دل بند و حاصل عمری درد و امید و دل بستگی و هجران، بلكه «عمل صالح» ابراهیم است كه خداوند خود بشارت تولدش را در سنین پیری به او داده بود. در این آزمون الهی، حضرت ابراهیم در حالی كه دیگر از خود و خودبینی هیچ نداشت، از حاصل عمر و عمل صالح خود نیز قطع امید كرد تا تنها به یكی تعلق داشته باشد. او با شكست شیطان، همه مراتب عالی توحید را سپری كرد و از امتحان مهم پروردگار سربلند گام بیرون نهاد.



** قربانی؛ آزمون انفاق

در ورای احكام حیات بخش اسلام، اسرار شگرف و غنایی بی كران از معنای نابْ نهفته كه كاوش پژوهش گران و ادراكِ اندك آدمیان، به هزار توی ژرف بسیاری ازآنان دست نیافته است. درباره فلسفه قربانی نیز، سخن بسیار گفته شده، ولی می توان یكی از مهم ترین اسرار این آیین را، امتحان مردمان در بذل مال و جان خویش در راه خدا دانست. در سنّت قربانی، آدمی در آزمونی الهی، با بریدن گلوی طمع و با جدا ساختن اندكی از مال خود، از سر رضا و تسلیم و بدون بخل و تنگ نظری، هدیه ای در خور را نثار دوست می كند. بدون تردید، همان گونه كه در آیه 37 سوره حج آمده، خداوند متعال از گوشت و پوست و خون قربانی بهره ای نخواهد برد، بلكه تقوا، پرهیزكاری و فرمان بُرداری انسان است كه خدا را خشنود كرده و نردبان رشد و تعالی آدمی می شود.



** فدا كردن بهترین داشته ها

هر ساله در روز عید قربان، میلیون ها زایر مشتاق، گردهم می آیند تافریضه قربانی را به انجام رسانند. در تعالیم اسلام برای پذیرفته شدن قربانی، افزون بر رعایت احكام فقهی ویژه آن، می بایست به بسیاری از ملاك های معنوی نیز توجه داشت؛ اموری هم چون قصد تقرب، اخلاص و این كه انسان، برترین داشته های خود را پیشكش بارگاه الهی كند. قرآن مجید نیز در سوره مائده، در اشاره به ماجرای فرزندان حضرت آدم علیه السلام ، بر این مهم تأكید دارد. در این داستان آمده كه: «هابیل» یكی از بهترین شتران خود را برای قربانی حاضر كرد، ولی «قابیل» ـ كه بهره كاملی از ایمان نداشت ـ دسته ای از گندم های نامرغوبش را به این امر اختصاص داد. پروردگار، قربانی هابیل را ـ كه از روی صدق و اخلاص بود ـ پذیرفت، و هدیه قابیل را ـ كه در آن نشانی از اخلاص نبود ـ نپذیرفت.



** اسوه های دین داری

سرگذشت و آزمایش ابراهیم و هاجر و اسماعیل، حكایت همه بندگان وارسته و صالح و صدیق خدا و اسوه تمام دین داران است. در قصه ابراهیم، آن حضرت برای رسیدن به مقام قُرب، تمام امیدهای خود را به قربان گاه برد و قهرمانِ مقام رضای به امر حق شد. هاجر نیز بارها بی پناهی و بیم و امید را آزمود و با توكل بر خدا، به مقام صبر رسید. قربانی بزرگ یعنی اسماعیل نیز، به رضای دوست راضی بوده، حتی صبر خود را نیز تسلیم كرده بود. رضای ابراهیم، صبرهاجر و تسلیم اسماعیل، هر كدام درسی جاودانه اند و اینان، خود معلمان ماندگار. ابراهیم و هاجر و اسماعیل، سه اسوه اند كه هر كدام در بندگی، مرتبه ای دارند و هر كس كه سیری به سوی خانه حقیقت خویش دارد، با آنان احساس خویشی و خویشاوندی می كند.



** قدمت قربانی

در روز عید قربان، زایران بیت اللّه الحرام در سرزمین مِنا، و بسیاری از كسانی كه سال های پیش به حج رفته اند، سنّت قربانی را به جا می آورند. این آیین، اگرچه در فرهنگ اسلامْ فلسفه، اسرار و اهمیت ویژه ای یافته، ولی در امت ها و ادیان پیشین نیز به گونه های متفاوت رایج بوده است. از این رو، نمی توان آن را آیینی ویژه اسلام دانست. قرآن مجید در سوره مائده، با اشاره به داستان آزمایش فرزندان حضرت آدم و پذیرفته شدن قربانی هابیل و قبول نشدن قربانی قابیل از سوی خداوند، قدمت این امر را به درازای عمر آدمی دانسته است. مرحوم علامه طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان نیز در تبیین آیه 34 سوره حج، این آیه را، دلیلی بر عدم اختصاص سنّت قربانی بر مردمان مسلمان می داند.



** اعمال زایران در عید قربان

زایران بیت اللّه الحرام، در روز عید قربان، چند عمل را به انجام می رسانند. ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه برای هفت بار به ستون هایی چهارگوش از سنگ های برهم چیده شده ـ كه نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطان های درون و برون ابراز می كنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند. سپس با كوله باری از عقیده و جهاد، رو به سنّت قربانی می آورند و آن را به پیش گاه پروردگار هدیه می كنند. سومین و آخرین عملی كه حاجیان باید در روز دهم ذی الحجه به انجام رسانند، عمل «حَلق» یا تراشیدن موهای سر برای مردان و كوتاه كردن قدری از مو و ناخن برای زنان است. زایران خانه خدا، در روز عید قربان، شكوه مندترین و آرمانی ترین گام ها را برای رام كردن نفْس خویش برمی دارند و كمال تسلیم و رضا را در تصویری زیبا از عبودیت و بندگی به نمایش می گذارند.



** زدودن خرافات

دین مقدس اسلام، آیین قربانی را از پلیدیِ خرافات و انحرافت زدود و آن را به صورت برنامه ای پویا، سازنده و رشدآفرین، در عرصه جامعه عرضه داشت. پیش از این، چهره این سنّت الهی، با اعمالی زشت، آلوده شده بود. در برخی از اقوام پیشین هم چون فینیقی ها، كنعانیان و مصریان، عادت نكوهیده قربانی كردن فرزندان یا افراد بشری رایج بود. بعضی، قربانیان خود را به بت های چوبی و سنگی پیشكش می كردند و دسته ای دیگر نیز قربانیان را باسوزاندن، تقدیم معبودهای خود می ساختند. دین مقدس اسلام، ذبح انسان، قربانی برای بتان و سوزاندن آن را رد كرد و كشتن قربانی را، به عنوان عبادتی مقدس در راه منفعت رساندن به مردمان و انفاق به تهی دستان به كار گرفت.



** اطعام غیرمسلمان

بسیاری از فقها با استدلال به آیه 36 سوره حج، بر این باورند كه گوشت قربانی را حتی به غیر مسلمان نیز می توان بخشید. از این رو، شایسته است فقیران را از هر مذهب و مرام، از منافع قربانی بهره مند ساخت. در كتاب مناسك حج حضرت امام خمینی رحمه الله آمده است: «احتیاط آن است كه ذبیحه را سه قسمت كنند، یك قسمت را هدیه بدهند و یك قسمت را صدقه بدهند و قدری هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند،... و اگر صدقه را به فقرای كفار بدهد یا آن كه تمام ذبیحه را به آن ها بدهد، اشكال ندارد».



در دنیایی كه هر گروه و دسته، برای استثمار دیگران نقشه می كشند و تنها به منافع خویش می اندیشند، بدون تردید، تنها مكتبی چون اسلام ـ كه دارای چنین تفكری بشر دوستانه و خیرخواهانه است و در عمل آن را به اثبات رسانده ـ قابل اعتماد و اطمینان است. اسلام، دین زدودن فقر است؛ حالْ هر كس و هر كجا كه باشد. این گونه جامع نگری هاست كه توجه مردمان گیتی را به این مكتب انسان ساز متوجه كرده است.

  • گروه خبری :
  • کد خبر : 144778
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب
گفتگوی آنلاین

سامانه گفتگوی آنلاین سازمان دامپزشکی کشور