به مناسبت مبعث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روابط عمومی تقدیم می کند:
ویژه نامه مبعث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
«انگیزه بعثت، نزول وحی… و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفّا بشوند، از این ظلماتی که در آنها موجود است تا این که بعد از اینکه مصفّا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیانها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصفّا کنیم… اگر این توفیق برای همگان حاصل شد، دنیا یک نوری میشود نظیر نور قرآن و جلوه نور حق».
داستان بعثت
ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین تر از بیان امام هادی علیه السلام که می فرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه وآله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست و از آنچه میدید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد و آنگاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول می شد.
چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشن ترین و خاضع ترین دلها یافت. در آن لحظه ها، جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمانها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوه ها، صخره ها و سنگلاخ ها را به سخن آورد، به گونه ای که به هر کدام میرسید، ادای احترام میکردند و میگفتند: السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا ولی اللّه، السلام علیک یا رسول اللّه».
مهم ترین پیام بعثت
توحید، اصلیترین و مهم ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته میشود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: 25)
از سوی دیگر، توحید فقط راه حلی برای بحرانهای دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوتها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن 21، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوتها و بتهای درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچگونه بی عدالتی. با این وصف، از شخصیترین رفتار انسان تا قانونگذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرتهای بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.
بعثت در کلام حضرت فاطمه (س)
«پروردگار بزرگ، به پایان همه کارها دانا بود و بر دگرگونی های روزگار در محیط بینا و به سرنوشت هر چیزی آشنا. محمد صلی الله علیه وآله را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد، دید که هر فرقه ای دینی گزیده و هر گروه در روشنایی شعل های خزیده و هر دسته به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که می شناسند از خاطر سترده اند. پس خدای بزرگ تاریکی ها را به نور محمد روشن ساخت و دلها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده هایی را که بر دیده ها افتاده بود، به یکسو انداخت».
جهان قبل از بعثت در کلام امام علی (ع)
خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می کردید و میان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر میبردید. آبهای آلوده می نوشیدید و غذاهای گلوآزار می خوردید. خون یکدیگر را می ریختید و پیوند خویشاوندی را می بریدید. بتها میان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دین پاره شده و ستون های ایمان و یقین ناپایدار بود. … راه رهایی دشوار مینمود و پناهگاهی وجود نداشت. چراغ هدایت، بینور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری می گردید.
ملت ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشید و دنیا، بینور و پر از مکر و فریب گشته بود. هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. … نادانیهای جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگیرشان بود.
مولفههای جاهلیت در کلام امام علی (ع)
سال های طولانی بر مردمی گذشت که بر اثر دوری از مکتب پیامبران، در منجلاب گمراهی و فساد غوطه ور بودند، نه امنیت جانی داشتند، نه امنیت مالی و ناموسی. سایه شوم جهل و تعصب همه جا را تاریک کرده بود. ظلم و بیداد گری و لجاجت و انواع جنایات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه ای که به فرموده علی علیه السلام «میوه درخت جاهلیت فتنه و آشوب و غذای مردمش مردار گندیده، لباس زیرینشان ترس و وحشت و لباس رویینشان شمشیر بود. آب حیات انسانی در زمین فرو رفته بود و منارهای هدایت، کهنه و فرسوده شده و پرچم های گمراهی و تیره بختی آشکار گردیده بود».
هدف از بعثت در کلام امام علی (ع)
خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بتها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.
خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه های او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.
اعمال روز عید مبعث
روز بیست و هفتم یکی از اعیاد بزرگ است و روزی است که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به پیامبری مبعوث شد و جبرئیل برای ابلاغ پیامبری، بر آن حضرت فرود آمد و برای این روز چند عمل وارد است:
اوّل:
غسل کردن.
دوّم:
روزه گرفتن و آن یکی از چهار روزی است که در طول سال برای روزه گرفتن امتیاز ویژه دارد و ثوابی برابر با روزه هفتاد سال دارد.
سوّم:
صلوات زیاد فرستادن.
چهارم:
زیارت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین علیهالسلام.
پنجم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: که از ریان بن الصّلت روایت شده: حضرت جواد علیهالسلام زمانی که در بغداد بود روز نیمه و روز بیستوهفتم رجب را روزه گرفت و همه خدمتکاران آن حضرت نیز روزه گرفتند و به ما فرمان داد دوازده رکعت نماز بجا آوریم به این صورت که:
در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و «سوره[توحید]» خوانده و پس از پایان نماز، هر کدام از سورههای «حمد» و «توحید» و «قلْ أعوذ بربّ الْفلق» و «قلْ أعوذ بربّ النّاس» را «چهار مرتبه» بخواند، آنگاه «چهار مرتبه» بگوید:
لاإلٰه إلّا اللّٰه، واللّٰه أکْبر، وسبْحان اللّٰه، والْحمْد للّٰه، ولا حوْل ولا قوّة إلّا باللّٰه الْعلیّ الْعظیم؛ معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از هر چیزی است و منزّه است خدا و خدا را سپاس و نیست جنبش و نیرویی جز به عنایت خدای برتر و بزرگ.
و چهار مرتبه
اللّٰه اللّٰه ربّی لاأشْرک به شیْئاً.
خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمیآورم.
و چهار مرتبه
لاأشْرک بربّی أحداً.
هیچکس را برای پروردگارم شریک نسازم.
نظر دهید