نكاتی در مورد عید فطر
1. واژه عید، در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است و معانى مختلفى براى آن ذكر كردهاند، از جمله: «خوى گرفته»، «هر چه باز آید از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز كه در آن، انجمن یا تذكار فضیلتمند یا حادثه بزرگى باشد»، گویند از آن رو به این نام خوانده شده است كه هر سال شادى نوینى باز آرد. (2)
ابن منظور در لسان العرب گفته است كه برخى بر آن هستند كه اصل واژه عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، به جمع آمدن در آن روز، عادت كردهاند. (3)
چنانكه گفته شده است: «القلب یعتاده من حبها عید.»
و نیز یزید بن حكم ثقفى در ستایش سلیمان بن عبد الملك گفته است:
امسى باسماء هذا القلب معمودا
اذا اقول صحا یعتاده عیدا (4)
به گفته ازهرى: عید در نزد عرب، زمانى است كه در آن شادیها یا اندوهها، باز مىگردد و تكرار مىشود. ابن اعرابى آن را منحصر به شادیها دانسته است. (5)
واژه عید تنها یكبار در قرآن به كار رفته است:
«اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تكون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منك» (6)
در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى كه مشكلات قوم و جمعیتى برطرف مىشود و بازگشتبه پیروزیها و راحتیهاى نخستین مىكند عید گفته مىشود، و در اعیاد اسلامى به مناسبت اینكه در پرتو اطاعتیك ماه مبارك رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاكى فطرى نخستین به روح و جان باز مىگردد، و آلودگیهایى كه بر خلاف فطرت است، از میان مىرود، عید گفته شده است. و از آنجا كه روز نزول مائده نیز، روز بازگشتبه پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را عید نامیده است. همان طور كه در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یكشنبه بوده و شاید یكى از علل احترام روز یكشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است.
روایتى كه از على(ع) نقل شده: «و كل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» هر روز كه در آن معصیتخدا نشود، روز عید است، نیز اشاره به همین موضوع دارد، زیرا روز ترك گناه، روز پیروزى و پاكى و بازگشتبه فطرت نخستین است. (7)
از«سوید بن غفله» نقل شده است: در روز عید بر امیر المؤمنین على(ع) وارد شدم و دیدم كه نزد او نان گندم و خطیفه (8) و ملبنة (9) است; پس به آن حضرت عرض كردم: روز عید و خطیفه؟!.
آن حضرت فرمود: «انما هذا عید من غفر له» این عید كسى است كه آمرزیده شده است. (10)
و نیز در یكى از اعیاد، آن حضرت فرمود:
«انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شكر قیامه، و كل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» امروز تنها عید كسى است كه خداوند روزهاش را پذیرفته و عبادتش را سپاس گزارده است; هر روزى كه خداوند مورد نافرمانى قرار نگیرد، عید راستین است.
در روایات اسلامى براى اعیاد - بویژه اعیاد مذهبى، از جمله عید فطر - آداب و رسوم خاصى مقدر شده; در حدیثى از معصوم(ع) آمده است.
«زینوا اعیادكم بالتكبیر»عیدهاى خودتان را با تكبیر زینتبخشید.
«زینوا العیدین بالتهلیل و التكبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذكر لا اله الا الله، الله اكبر، الحمد لله و سبحان الله، زینتبخشید.
2. عید فطر یكى از دو عید بزرگ اسلامى است كه درباره آن احادیث و روایات بیشمارى وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه گذرانده و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از كارهاى مباح دیگر امتناع ورزیدهاند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند; اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.
امیر المؤمنین(ع) در یكى از اعیاد فطر خطبهاى خواندهاند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم دادهاند:
خطب امیر المؤمنین على بن ابى طالب(ع) یوم الفطر فقال: «ایها الناس! ان یومكم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو یوم اشبه بیوم قیامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فی مصلاكم وقوفكم بین یدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم رجوعكم الى منازلكم فی الجنة.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملك فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كیف تكونون فیما تستانفون.» (11)
اى مردم! این روز شما روزى است كه نیكوكاران در آن پاداش مىگیرند و زیانكاران و تبهكاران در آن مایوس و ناامید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جایگاه نماز عید، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به یاد آورید، و با ایستادن در جایگاه نماز، ایستادن در برابر پروردگارتان را یاد كنید، و با بازگشتبه سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشتبرین را متذكر شوید. اى بندگان خدا. كمترین چیزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود، این است كه فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهاتان آمرزیده شد! پس به فكر آینده خویش باشید كه چگونه بقیه ایام را بگذرانید؟
عارف وارسته، «میرزا جواد آقا ملكى تبریزى» درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است كه خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده است و مخصوص هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است. خداوند به آنان اجازه داده است تا در این روز نزد حضرتش گرد آیند و بر خوان كرم او بنشینند و ادب بندگى به جاى آرند; چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند; نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند. و نیز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نیازى به او آرند، برآورد و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشد، از مهربانى و بندهنوازى، بخشایش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نیز نمىبرند.» (12)
روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خواندهاند كه در این روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شد و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند. فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن است و گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشامیدن نیز هست. به همین دلیل است كه پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار مىكند، یعنى اجازه خوردن، پس از امساك از خوردن به او داده مىشود.
عید فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز درباره آن آمده است.
از سخنان معصومین(ع) چنین استفاده مىشود كه روز عید فطر، روز گرفتن مزد است، و لذا در این روز مستحب است كه انسان بسیار دعا كند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.
در قنوت نماز عید مىخوانیم:
«... اسئلك بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فی كل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك علیه و علیهم اللهم انى اسالك خیر ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون».
بارالها! به حق این روز كه آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و كرامت و فضیلت قرار داد، از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى! و از هر سوء و بدى كه محمد و آل محمد را از آن خارج ساختى خارج كن! درود و صلوات تو بر او و آنها! خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شایستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.
در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد(ع) به مناسب وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است:
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارك لنا فی یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفر لنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن... اللهم انا نتوب الیك فی یوم فطرنا الذی جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شر اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى ذنب و لا یعود بعدها فی خطیئة.»
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عیدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده كه بر ما گذشته است: كه در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشویى و بر ما ببخشایى گناهانى را كه در پنهان و آشكارا انجام دادیم... خداوندا! در این روز عید فطر، كه براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمایى است، از هر گناهى كه مرتكب شدهایم و هر كار بدى كه كردهایم و هر نیت ناشایستهاى كه در ضمیرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگردیم و توبه مىكنیم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد.
بارالها!این عید را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشتبه سوى خود و توبه از گناهان عطا فرما. (13)
1) این مقاله پیش از این در جلد دوم رهتوشه رمضان سال 1376 صفحه 245 به بعد درج گردیده است.
2) دهخدا، ذیل عید، تاج العروس زبیدى، ج 8، ص 438-439.
3) لسان العرب، ابن منظور، ج 3، ص 319.
4) همان، تاج العروس زبیدى، ج 8، ص 438.
5) لسان العرب، همان، تاج العروس زبیدى، ج 8، ص 439.
6) مائده، 114.
7) تفسیر نمونه، 5/131.
8) خوراكى از آرد و شیر.
9) غذایى یا حلوایى كه با شیر تهیه مىشود.
10) بحار الانوار، ج 40، خ 73.
11) میزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ج 7، ص 131-132.
12) المراقبات فی اعمال السنه، میرزا جواد آقا ملكى تبریزى، ص 167، به نقل از مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10.
13) ر. ك: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ص 10-11-50.
14) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 516.
15) تحف العقول، ص 170.
نظر دهید